امروز پنج شنبه یکی دو روز قبل از شروع کار تعیین حریم، به منظور بررسی و ارزیابی محوطه قلعه خان و تعیین موقعیت گمانه هایی که قرار است از فردا باز کنیم به روستای قلعه خان رفتیم. در راستای این بازدید با توجه به موقعیت خانه های این روستا که در اطراف تپه قلعه خان قرار گرفته مجبور شدیم جهت بررسی وضعیت محوطه به خانه برخی از اهالی این روستا نیز سری بزنیم. در طی این بازدیدها سعی کردیم با برقراری مکالمه ای با افراد قدیمی این روستا اطلاعاتی هرچند اندک و نامطمئن از آن چه بر سر این تپه گذشته و موجب شده به وضعیت کنونی در بیاید بدست آوریم. در ادامه این بررسی به خانه پیرمردی به نام حاج غلامرضا نودهی وارد شدیم که به همراه همسرش زندگی می کرد. با وی در حالی که بر روی تراس حیاط بر روی دو زانو نشسته بود و در حال خواندن قرآن بود سخنی چند گفتیم.
پیرمرد در حالی که به نظر می رسید سنی حدود 70 سال داشته باشد گفت که از حدود 7 الی 8 سالگی به یاد دارد که خانواده هایی بر روی این تپه زندگی می کرده اند. یعنی به عبارتی چیزی در حدود 60 تا 70 سال پیش اهالی روستا زندگی بر روی این تپه نسبتاً مرتفع را به اسکان در این دشت های حاصلخیز و پر آب اطراف آن ترجیح داده اند. از لا به لای سخنان او می شد تا حدی دلیل این امر را متوجه شد. وی از حمله ترکمانانی گفت که خود او آن را به چشم ندیده بود ولی از پدر خود آن را شنیده بود و ذکر کرد که در طی این حملات روستای قاضی که در نزدیکی روستای قلعه خان بوده کاملاً ویران شده ولی ترکمانان به روستای آنان نتوانسته بودند هیچ آسیبی برسانند. او همچنین گفت که به یاد می آورد در همین دوران کودکی مردم روستا کم کم از بالای تپه پایین آمده اند و در اطراف آن ساکن شده اند. سخنان این فرد از اهالی روستا هرچند ممکن است به لحاظ گاهنگاری و تاریخی اشکالاتی داشته باشد ولی در پس آن می تواند مبین الگویی است که در استقرارهای باستانی نیز می توان آن را دید و آن این است که نا امنی و تهاجم می تواند به عنوان یک عامل در تغییر الگوی استقرار و میزان توسعه و پیشرفت آن تأثیرات به سزایی داشته باشد.
پیرمرد با تپه خاطرات زیادی را سپری کرده بود و به یاد داشت، از بازی های کودکانه ای که بر روی آن انجام می داده تا تخریبی که توسط برخی افراد در آن ایجاد شده است. او می گفت در حدود سال 1356فردی به نام خسرو خان که از مالکان و زمینداران منطقه بوده اقدام به برداشت بخش زیادی از خاک اطراف تپه کرده و آن را توسط کامیونی به زمین های خود منتقل کرده است. قسمتی دیگر از خاک نیز توسط اهالی خود روستا در زمین های کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته و موجب آن چه شده که امروز آن چه را ببینیم که بر سر این تپه باستانی اتفاق افتاده است. نکته ای دیگر که پیرمرد به آن اشاره کرد این بود که اهالی روستا پس از این که تصمیم به تغییر محل استقرار خود از روی تپه به زمین های اطراف آن دادند برای ساخت خانه های خود از همان تیرهای چوبی استفاده کردند که در خانه های روی تپه از آن استفاده کرده بودند. در واقع این تیرهای چوبی از چوب درختی به نام ارسی بودند که به دلیل مقاومت آن در برابر موریانه بسیار مورد توجه بوده است. این چوب در منطقه بسیار مهم بوده و بعضاً جنبه تقدسی نیز برای آن در نظر داشته اند ولی امروزه این گونه گیاهی به کلی در منطقه از بین رفته است.
پیرمرد و همسرش را در حالی که سخنان بسیاری برای گفتن داشتند ترک گفتیم تا بررسی خود را در مورد محل ایجاد گمانه ها ادامه دهیم.
پیرمرد در حالی که به نظر می رسید سنی حدود 70 سال داشته باشد گفت که از حدود 7 الی 8 سالگی به یاد دارد که خانواده هایی بر روی این تپه زندگی می کرده اند. یعنی به عبارتی چیزی در حدود 60 تا 70 سال پیش اهالی روستا زندگی بر روی این تپه نسبتاً مرتفع را به اسکان در این دشت های حاصلخیز و پر آب اطراف آن ترجیح داده اند. از لا به لای سخنان او می شد تا حدی دلیل این امر را متوجه شد. وی از حمله ترکمانانی گفت که خود او آن را به چشم ندیده بود ولی از پدر خود آن را شنیده بود و ذکر کرد که در طی این حملات روستای قاضی که در نزدیکی روستای قلعه خان بوده کاملاً ویران شده ولی ترکمانان به روستای آنان نتوانسته بودند هیچ آسیبی برسانند. او همچنین گفت که به یاد می آورد در همین دوران کودکی مردم روستا کم کم از بالای تپه پایین آمده اند و در اطراف آن ساکن شده اند. سخنان این فرد از اهالی روستا هرچند ممکن است به لحاظ گاهنگاری و تاریخی اشکالاتی داشته باشد ولی در پس آن می تواند مبین الگویی است که در استقرارهای باستانی نیز می توان آن را دید و آن این است که نا امنی و تهاجم می تواند به عنوان یک عامل در تغییر الگوی استقرار و میزان توسعه و پیشرفت آن تأثیرات به سزایی داشته باشد.
پیرمرد با تپه خاطرات زیادی را سپری کرده بود و به یاد داشت، از بازی های کودکانه ای که بر روی آن انجام می داده تا تخریبی که توسط برخی افراد در آن ایجاد شده است. او می گفت در حدود سال 1356فردی به نام خسرو خان که از مالکان و زمینداران منطقه بوده اقدام به برداشت بخش زیادی از خاک اطراف تپه کرده و آن را توسط کامیونی به زمین های خود منتقل کرده است. قسمتی دیگر از خاک نیز توسط اهالی خود روستا در زمین های کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته و موجب آن چه شده که امروز آن چه را ببینیم که بر سر این تپه باستانی اتفاق افتاده است. نکته ای دیگر که پیرمرد به آن اشاره کرد این بود که اهالی روستا پس از این که تصمیم به تغییر محل استقرار خود از روی تپه به زمین های اطراف آن دادند برای ساخت خانه های خود از همان تیرهای چوبی استفاده کردند که در خانه های روی تپه از آن استفاده کرده بودند. در واقع این تیرهای چوبی از چوب درختی به نام ارسی بودند که به دلیل مقاومت آن در برابر موریانه بسیار مورد توجه بوده است. این چوب در منطقه بسیار مهم بوده و بعضاً جنبه تقدسی نیز برای آن در نظر داشته اند ولی امروزه این گونه گیاهی به کلی در منطقه از بین رفته است.
پیرمرد و همسرش را در حالی که سخنان بسیاری برای گفتن داشتند ترک گفتیم تا بررسی خود را در مورد محل ایجاد گمانه ها ادامه دهیم.
مسعود رحمتی
دانشجوی کارشناسی ارشد باستان شناسی
عضو هیئت تعیین حریم محوطه قلعه خان